هوالحی القیوم
خود را در بالا رها کن
در پایین اگر خود را رها کنی از آنجا که زمین جاذبه دارد رهزنی می آید و پایین تر
می روی . در بالا آنجا که در فضا جاذبه ی پایین نیست اگر خود را رها کنی به ره آیی
رها می شوی و بالاتر می روی. خود را در بالا رها کن در آغوش او بالاتر خواهی رفت
4 Comments:
سلام بر او
من نه گل هستم و نه نورانی
من گنجشک کوچکی هستم که هر لحظه به فکر پرواز هست اما درس پریدن نخوانده از شما خواهش میکنم
خواهش میکنم که اجازه بدید من به شما بگم استاد
استاد عزيزم هونام
گرامی ترين سلام خدای مهربان تقديمت باد
آنزمان که گمان ميکردم که ديگر بزرگ شده ام و ميتوانم روی پای خود بايستم از نردبان ما و منی بالا ميرفتم و لاجرم اين نردبان افتادنی بود.
اکنون که به کودکی خود آگاه شده ام و دانسته ام که استاد برمن از خودم عاشقتر است صميمانه دريافته ام که هر بار زمين ميخورم از سر لطف و شفقت نزدیکتر در آغوشم ميگيريد!
دوستت دارم
بنده زيباي او سلام
ا
هنگامي كه شاگرد آماده ميشود استاد از راه ميرسد
اگر استادمان را انتخاب كرديم بايد بدانيم كه استاد حقيقي خداي حي يكتاست
و بايد بدانيم كه او ازما برما عاشق تر است
و بدانيم كه ما او را انتخاب نكرده ايم بلكه انتخاب شده ايم
اين نوا و سوز و آهت پيك ماست
زير هر يارب تو لبيك هاست
اميدوارم و آرزو ميكنم زير سايه سروراني چون شما كه عشق الله را در دل داريد روزي به جايگاه رفيع شاگردي او و بندگي خداي مهربان واصل شويم
به اميد ديدار حق
كودكي كه آرزوي شاگردي در سر دارد
الله بنده
قلم قسم خورده را زبانم درخشش ستاره را چشمم لطافت قطره ي باران را دستم بوي گل را عطر تنم و نفس باد را صدايم مي كنم تا عشقم را در برگ برگ اسمان حك كنم.اسمان سقف تو نيست تو از جنس اسماني.روي ابر ها قدم ميگذارم .بدنبال توام.
Post a Comment
<< Home