rahekhoda

Name:
Location: teh, Iran

Sunday, February 25, 2007


هوالحی القیوم

استاد پنهان است


گل من راز بزرگی هست که با زبان اسرار با تو خواهم گفت


تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشوی

گوش نا محرم نباشد جای پیغام سروش


آنجا که شب است ؛ لحظه ای که خورشید عالمتاب جور دیگری می تابد ؛ ماه آیینه ی


خورشید است . آنچه ماه دارد همه از نور شمس است . آسمان از جنس خورشید است


و دریا از جنس ماه ؛ آنگاه که آفتاب بر دریا می تابد دریا بخار می شود ؛ بخارها


متراکم می شوند آنگاه ابر پدیدار می گردد . ابرها می بارند و باران نام می گیرند


وقتی آسمان با زمین می آمیزد باران می بارد و آنگاه که با دریا یکی می شود دوباره


دریا می شود . اینگونه آسمان خود را به زمین می دهد و دوباره زمین را بنگر که به


آسمان باز می گردد



ماه آیینه ی آفتاب است ؛ آنگاه که آفتاب در آیینه می تابد آیینه آفتاب را در خود


می بیند و می پندارد که آفتاب است . اینچنین است که خود را دوست میدارد در حقیقت


اگر خود را دوست می دارد از نور آفتابست . به خودت نگاه کن ؛ خوب نگاه کن و


ببین این اوست که خود را در تو دوست می دارد


استاد ؛ این شکارچی بزرگ پنهان است